فهرست مطالب

نشریه جغرافیا و برنامه ریزی شهری چشم انداز زاگرس
پیاپی 25 (پاییز 1394)

  • تاریخ انتشار: 1394/07/01
  • تعداد عناوین: 6
|
  • جمیله توکلی نیا، محمدصادق افراسیابی*، محمدحسین بوچانی صفحات 1-21

    در سال های اخیر، موضوع«حس مکان» در رشته های مرتبط با امور شهری و برنامه ریزی شهری مورد توجه قرار گرفته است. این وضعیت رویکرد نوینی پیش روی محققان و دست اندرکاران امور شهری قرار داده و بیشترین تاکید را متوجه میزان حس مکان در محلات شهری به ویژه در بافت های فرسوده می نماید. درک موضوع حاضر و شناخت علمی آن می تواند توسعه پایدار و همه جانبه شهر را هر چه بهتر و مطلوب تر تحقق بخشد و طرح های مختلف توسعه ای شهر از قبیل نوسازی و بهسازی را به سمت واقع بینانه تری هدایت کند. هدف از تحقیق حاضر بررسی و سنجش میزان حس تعلق به مکان و نیز شناخت تاثیرات فضایی- مکانی آن در محلات واقع در بافت فرسوده می باشد. روش تحقیق در این پژوهش مبتنی بر مشاهدات میدانی، مصاحبه و به دست آوردن داده ها، از طریق پرسشنامه و تجزیه و تحلیل اطلاعات با نرم افزار SPSS  در محله سهل آباد که در جنوب شهرداری منطقه هفت شیراز واقع گردیده صورت پذیرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که، در مجموع تعلق احساسی به مکان در این محله 1.52 می باشد به این معنا که بیش از نیمی از اهالی محل به محله خود تعلق احساسی داشته اند، دلبستگی یا تعلق کارکردی در محله مورد تحقیق  1.35 (کمتر از نصف) و کمتر از 50% افراد این محله با مولفه های تعلق مفهومی به مکان موافق بوده اند، میانگین مولفه های تعلق مفهومی در این محله 1.45 می باشد. بر اساس یافته های پژوهش عواملی چون وجهه محله، دسترسی به خدمات، پوشش گیاهی، نمای خیابان و نوع بافت محله با میزان احساس تعلق مکانی افراد به مکان رابطه معناداری داشته اند. با بررسی های صورت گرفته در مورد تاثیرات فضایی- مکانی هر کدام از شاخصه های حس تعلق به مکان باید گفت که شاخصه های تعلق احساسی و نیز تعلق مکانی به مراتب تاثیرات فضایی- مکانی بیشتری نسبت به تعلق مفهومی در محله مورد تحقیق داشته اند. از تاثیرات فضایی- مکانی حس تعلق به مکان می توان به افزایش میزان مشارکت شهروندان در امور شهری، پرداخت مالیات، نگهداری از تجهیزات و نیز حفظ نظافت محله توسط شهروندان اشاره نمود.

    کلیدواژگان: بافت فرسوده شهری، تاثیرات فضایی- مکانی، حس تعلق به مکان، محله سهل آباد، شیراز
  • سعید ملکی، جعفر سعیدی* صفحات 23-49
    طبیعت، به عنوان بستر نخستین شکل گیری فضاها و عناصر مصنوع است که کوچک ترین مداخله از سطح مناسب سازی و دسترسی پذیری تا دخالت های گسترده کالبدی در خلق سکونتگاه های شهری موثر می افتد. حضورطبیعت درشهرموهبتی استکه شهرهاباشناخت ونقش دهی به مولفه های طبیعی بسترخودمی توانند به پایداری برسند. در این راستا، هدف تحقیق حاضر، بررسی و تحلیل نقش طبیعت در ساختار معماری و شهرسازی اسلامی است. این پژوهش بابه کارگیری روش توصیفی-تحلیلی ژرفانگر واز طریق مطالعه اسنادی و کتابخانه ای،به تدوین چهارچوب نظریمفاهیم طبیعت و شهرسازی اسلامی می پردازدوباروش مقایسه تطبیقی وتحلیلی معیارهای طبیعت و شهرسازی اسلامی را استخراج می نماید. نتایج، بیانگر آن است که ساختار شهرسازی اسلامی به تبعیت از نظم طبیعت و به وجود آمدن نیازهای جدید دایم در حال تغییر و در عین گوناگونی دارای وحدت و با تمام اجزای طبیعت در سازگاری است.
    کلیدواژگان: پایداری، شهرسازی اسلامی، طبیعت، نظم طبیعی، وحدت
  • صدیقه لطفی، زلیخا خیرخواه، محبوبه کوچک زاده صفحات 51-71

    زمانی که هدف کلان توسعه کشور، زندگی بهتر افراد آن جامعه است، دولت ها مسوولیت ایجاد محیط زندگی قابل قبولی را بر عهده خواهند داشت. امروزه طراحی و ساخت مسکن سالم و نواحی مسکونی پایدار از بعد زیست محیطی و اجتماعی در سطح گسترده ای  مورد توجه قرار گرفته و جنبش های بسیاری بر این اساس شکل گرفته است. پرداختن به شاخص های مسکن به عنوان کلیدی ترین ابزار برنامه ریزی و را می توان از حساس ترین مراحل برنامه ریزی دانست. در برنامه ریزی مجتمع های زیستی ، هماهنگ با جنبه های کمی مسکن و نحوه استقرار آن ها از نظر قطعات مسکونی، تراکم ساختمانی و جمعیت و امثال آن ها، جنبه کیفی آن ها را از نظر طبیعی، اجتماعی، اقتصادی، تاسیساتی، فنی و هماهنگی هایی که در ارتباط ویزه واحدهای مسکونی با کلیه پدیده های شهری لازم است، باید مورد توجه قرار داد. در این مقاله سعی شده است تا کیفیت مسکن در محلات شهری نکا مورد بررسی قرار گیرد، و عدم تعادل های موجود به لحاظ کیفیت مسکن و شکاف بین محلات شهری مشخص شود. روش پژوهش « توصیفی-تحلیلی» است که از مدل تاپسیس استفاده شده است .این امر با طرح سوال ها و طراحی پرسشنامه، مطالعات کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است در روند تحقیق ابتدا به تحلیل و مقایسه هریک ازشاخص های کیفیت مسکن محلات بایکدیگر پرداخته شده است.  برای بررسی کیفیت مسکن شهر نکا 21شاخص مورد بررسی از طریق مدل آنتروپی شانون وزن دهی شده و در این راستا، از مدل تاپسیس به عنوان روش تصمیم گیری چند شاخصه ای استفاده شده است. در نتیجه تحلیل صورت گرفته مسکن محلات شهر نکا در سه سطح کیفیت بالا، کیفیت متوسط و کیفیت پایین جای گرفته اند. و در نهایت با استفاده از نرم افزارArcGIS   نقشه سطوح کیفیت محلات شهر نکا ترسیم گردیده است.

    کلیدواژگان: اولویت بندی، کیفیت مسکن، محلات شهری، نکا، تاپسیس
  • بهلول علیجانی، حمیده افشارمنش* صفحات 73-95

    مطالعه توزیع آماری مناسب برای پدیده استوکاستیک بارش امری ضروری است زیرا  تمام برآورد های دقیق خشکسالی و ترسالی یا پیش بینی های  بارشی بر پایه یک توزیع آماری مناسب استوار است. در این تحقیق سعی شده است با استفاده از توزیع های 61 گانه آماری توزیع آماری مناسب، بر اساس آزمون های سه گانه اندرسون دارلینگ ، کلمونوگراف -اسمیرنوف و کای اسکار مشخص شود . هدف از این مطالعه انتخاب بهترین توزیع فراوانی و توزیع آماری مناسب بارشی برای اقلیم متنوع ایران است. توپوگرافی ،موقعیت جغرافیایی مانند زاویه تابش و مدت تابش همچنین پوشش طبیعی باعث تنوع اقلیمی در ایران شده است بنابراین با استفاده از مقادیر ماهانه بارش 43 ایستگاه  سینوپتیک برای دوره آماری طولانی مدت 1952 -  2005  و با استفاده از نرم افزار Esay fifty (MathWave EasyFit Professional) توزیع آماری مناسب برای مناطق شش گانه اقلیمی ایران (A,B,C,D,E,F) برآورد شد نتایج نشان می دهد بر اساس آزمون های آماری کلمونوگراف -اسمیرنوف زیرا آزمون کولموگروف- اسمیرنوف دارای  ازتوان بیشتری نسبت به آزمون کای اسکار برخوردار است و همچنین آزمون کای اسکار برای توزیع های یک متغیره که هدف آن آزمون برازش یا آزمون بر پایه آماره تابع توزیع تجربی (EDF) است استفاده نمی شود علاوه براین آزمون اندرسون دارلینگ  برای محاسبه مقادیر با واریانس مجهول طراحی شده است. در نتیجه در منطقهA (اقلیم مرطوب و معتدل خزری) توزیعLog-Pearson 3 و در منطقه B(اقلیم نیمه خشک)  توزیع Johnson SB  و در منطقه C اقلیم ناحیه زاگرس توزیع Burr  مناسب ترین توزیع آماری می باشند. منطقه D (اقلیم بیابانی خیلی گرم ساحلی) توزیع آماری  Gammaو در منطقه E (اقلیم بیابانی خیلی گرم داخلی) توزیع   Johnson SB  و در منطقه F(اقلیم نیمه  بیابانی گرم) توزیع Gen.Gammaمناسب ترین توزیع های آماری هستند.در نتیجه مشخص شد که مناطق خشک B,D,E,F  مناسبترین توزیع آماری Gamma,/Johnson SB/ Gen. Gamma, می باشند در حالی که در منطقه خزری و زاگرس (A,C) به ترتیب توزیع Burr, Log-Pearson 3توزیع های آماری مناسب هستند. میزان چولگی در منطقه A,B,Cکمتر از یک و در مناطق D,E,Fبیشتر از یک می باشد.

    کلیدواژگان: برازش توزیع آماری مناسب، آزمون آماری، منطقه اقلیمی، بارش، ایران
  • مجید اکبری*، نوبخت سبحانی، مریم بیرانوندزاده، فاطمه سوری صفحات 97-118

    نقش شهرهای میانه اندام در توسعه یکپارچه ناحیه ای چشمگیر است. این شهرها به عنوان مراکز ارایه خدمات به نقاط سکونتگاهی کوچک تر و مراکز توزیع کالاها و خدمات ، نقش مهمی در روندهای اقتصادی بازی می کنند. هدف از این مقاله، بررسی نقش و کارکرد شهرهای میانی در نظام شهری و توسعه منطقه ای استان آذریجان شرقی است. روش تحقیق از نوع «توصیفی و تحلیلی» است که در آن از مدل های کمی و نرم افزار رایانه ای Excel استفاده شده است. استان آذربایجان شرقی دارای پنج شهر میانی (50- 200 هزار نفر جمعیت) به نام های مراغه، مرند، میانه، اهر و بناب است که 46/21 درصد از جمعیت شهری استان را شامل می شوند.  نتایج مدل های جمعیتی نشان می دهد که شهرهای میانی از انعطاف پذیری، جذب جمعیت و مهاجرپذیری برخوردار بوده است، و بدون در نظر گرفتن کارکرد جمعیتی آن در نظام شهری استان عدم تعادل بیشتر می شود. به لحاظ اقتصادی بخش کشاورزی در اکثرا شهرهای میانی به عنوان بخش پایه ای و بخش های صنعت و خدمات به عنوان بخش غیرپایه ای است. این شهرها در نظام شهری استان به لحاظ جمعیتی و اقتصادی تاثیرات مثبتی داشته اند. آنچه که عملکرد این شهرها را در نظام شهری و توسعه منطقه ای کم رنگ نموده است، وجود خلاء سکونتگاهی در نظام سلسله مراتبی شهری استان در گروه های جمعیت (250-500 هزار نفر) و (500 هزار الی 1میلیون نفر) در سلسله مراتبی شهری و تمرکز شدید امکانات در کلانشهر تبریز بوده است.

    کلیدواژگان: شهرهای میانی، نظام شهری، توسعه منطقه ای، استان آذربایجان شرقی
  • محمدعلی فیروزی، مهیار سجادیان* صفحات 119-151
    تمدن های بشری آن گاه بالیده اند و توانسته اند،کلیت نگاه انسانی را یاور باشند،که در جامعه،فضای نظریه پردازی و تکاپوهای اندیشه ورزانه وجود داشته است.در این راستا،جغرافیا دانش گرانمایه ای است که ریشه در اولین هسته های کانون بشری دارد که از ظهور علمی آن بیش از هزارسال می گذرد.تشکل علمی این رشته به جهد دانشمندان اسلامی ایرانی بسی مدیون است که در حوزه نظریه پردازی فعال بوده اند.اما مسئله این است که در سده های اخیر،در عمل، فرآیند نظریه پردازی در جغرافیا،دچار اختلال و به عبارتی دچار رکود شده است؛شاهد آنکه در این مدت شاهد نظریه هایی قابل توجه در عرصه علم جغرافیا نبوده ایم.لذا این پژوهش به سبب اهمیت موضوع، با روشی توصیفی-تحلیلی مبتنی بر تحلیل محتوای تحقیقات انجام یافته جغرافیایی در کشور به هدف دستیابی به دیدمانی بر تنگناهای نظریه پردازی در تحقیقات جغرافیایی کشور به تحقیق پرداخت.یافته های تحقیق در دو بخش اصول و چارچوبها و استخراج تنگناها انسجام یافت.در انتها نیز راهکارهایی پیشنهاد گردید.
    کلیدواژگان: نظریه، جغرافیا، تحقیقات